کد مطلب:48622
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:7
از نظر قرآن خيانت زن به مرد چه احكامي دارد؟
خيانت زن به مرد، صورتهاي مختلفي ميتواند داشته باشد; مانند: خيانت اقتصادي و مالي; يعني زن در غياب مرد، بياذن او در اموال مرد تصرف كند و در جايي كه مرد رضايت ندارد، مصرف نمايد و بعداً به مرد نگويد، و خيانت عرضي و آبرويي; يعني زن اسرار مرد را افشا نمايد و او را نزد ديگران بيآبرود كند. يكي از خيانتهاي زن به مرد اين است كه با مرد اجنبي رابطة نامشروع داشته باشد. اگر اين رابطة نامشروع با چهار شاهد عادل و ديگر شرايط آن ثابت شود، حكم زنا بر زن جاري ميشود. اگر چهار شاهد عادل وجود نداشت، حكم آن در قرآن اين گونه بيان شده است: والَّذينَ يَرمونَ اَزوَجَهُم ولَم يَكُن لَهُم شُهَدأُ اِلاّاَنفُسُهُم فَشَهـَدَةُ اَحَدِهِم اَربَعُ شَهـَدَتٍ بِاللّهِ اِنَّهُ لَمِنَ الصّـَدِقين # والخـَمِسَةُ اَنَّ لَعنَتَ اللّهِ عَلَيهِ اِن كانَ مِنَ الكـَذِبين; (نور، 6 و 7) كساني كه همسران خود را متهم ]به عمل منافي عفت ميكنند[ و گواهاني جز خودشان ندارند، هر يك از آنان بايد چهار مرتبه به نام خدا شهادت دهند كه از راست گويان است; و در پنجمين بار بگويد: لعنت خدا بر او باد اگر از دروغ گويان با شد. پس از اين پنج شهادت مرد، زن ميتواند اين اتهام را با پنج شهادت ديگر از خود نفي نمايد. اين شهادتها در محكمة عدل و در حضور قاضي انجام ميگيرد، كه در اصطلاح فقه به آن لعان گفته ميشود. در صورتي كه مرد و زن در حضور قاضي اين شهادتها را اجرا كنند، زن و مرد بدون نياز به صيغة طلاق فوراً از هم جدا ميشوند. زن براي هميشه بر مرد حرام ميشود و ازدواج مجدد ميان آن دو امكان ندارد. حد قذف (مجازات اتهام زنا به زن پاك دامن) از مرد و حد زنا از زن برداشته ميشود، و اگر از اين ماجرا فرزندي به وجود آمده باشد از مرد منتفي و به او نسبتي نخواند داشت; ولي نسبتش با زن محفوظ است. البته اگر زن از پنج شهادت خود داري كرد، حد زنا بر او جاري ميشود. موضوع لعان احكام و مسائل ديگري دارد كه براي آگاهي از آنها بايد به كتابهاي فقهي رجوع نمود.(ر.ك: تحرير الوسيله، امام خميني، ج 2، ص 359 ـ 362، مؤسسة اسماعيليان / تفسير نمونه، آيت اللّه مكارم شيرازي و ديگران،ج 14، ص 377 ـ 385، دارالكتب الاسلامية.)
يكي از عواملي كه بنيان هر جامعهاي را متزلزل كرده و حتي ميتواند فروپاشد، همانا سوء ظن افراد نسبت به يكديگر است، به خصوص اين كه اين عنصر زهرآگين به جامعه كوچك خانوادة مسلمانان راه پيدا كند; قرآن مجيد در رابطه با اجتناب از اين صفت زشت اخلاقي ميفرمايد: يَـََّأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إثمٌ; (حجرات، 12) اي كساني كه ايمان آوردهايد! از بسياري از گمانها بپرهيزيد; چرا كه بعضي از گمانها گناه است. (ر.ك: فتح، 12) گمان بد، نه تنها به طرف مقابل و حيثيت و آبروي او، لطمه وارد ميكند و روح بياعتمادي را در جامعه كوچك خانواده سايه افكن مينمايد، بلكه براي صاحب آن نيز بلاي بزرگي است كه همانند خوره او را آزار ميدهد و دنيائي وحشت ناك و آكنده از غربت را براي او فراهم ميسازد. اسلام اجازه نميدهد هر كسي با اين كار با آبروي ديگران بازي ميكند و جهنمي نيز براي خويش به وجود آورد. رسول گرامي اسلامدر حديثي ميفرمايد: خداوند خون و مال و آبروي مسلمان را بر ديگران حرام كرده و همچنين گمان بد درباره او بردن را(ر.ك: مهجّة البيضأ، فيض كاشاني;، ج 5، ص 268، دفتر انتشارات اسلامي.)
اما راه مقابله با اين گناه: اولاً: گمان بد را، انسان از خود دور سازد، به اين ترتيب كه به راههاي حمل بر صحت بينديشد و احتمالات صحيحي را كه در مورد آن عمل وجود دارد، در ذهن خود مجسم سازد تا به تدريج بر گمان بد غلبه كرده گمان نيك و خير را جايگزين آن نمايد. قرآن ميفرمايد: چرا هنگامي كه اين (تهمت) را شنيدند، مردان و زنان با ايمان نسبت به خود (و كسي كه همچون خود آنها است) گمان خير نبردند و نگفتند اين دروغي بزرگ و آشكار است؟! (نور، 12) به همين جهت است كه در آموزههاي روايي اهلبيت: چنين دستور دادهاند، كه اعمال برادران و خواهران ايمانيت را بر نيكوترين وجه ممكن حمل كن تا وقتي كه دليلي بر خلاف آن قائم شود.(ر.ك: تفسير نمونه، آيتالله مكارم شيرازي و ديگران، ج 14، ص 396 و ج 22، ص 181، دارالكتب الاسلامية / اصول كافي، كليني;، ج 2، ص 363، دارالكتب الاسلامية.)
ثانياً: اگر گمان بدي، بدون اختيار در ذهن پيدا شد، در عمل كوچكترين اعتنائي به آن نكنيد و ترتيب اثري به آن ندهيد و طرز رفتار خويش را دگرگون نسازيد. در حديثي از پيامبر اكرمميخوانيم: سه چيز است كه وجود آن در مؤمن پسنديده نيست و راه فرار دارد، از جمله سوء ظن است (فمخرجه من سوء الظن ان لا يحققه) كه راه فرار از آن اين است، كه به آن جامه عمل نپوشاند.(ر.ك: بحارالانوار، علامه مجلسي;، ج 72، ص 201، مؤسسة الوفأ، بيروت / معراج السعاده، ملااحمد نراقي، ص 161، انتشارات جاويدان)
مرا پير داناي مرشد شهاب دو اندرز فرمود بروي آب
يك آنكه بر خويش، خوش بين مباشدگر آنكه بر خلق بدبين مباش
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.